مهدویت، عنوان اسلامى براى اعتقاد به عصر طلایى، به آیین یهودیت و مسیحیت پیش از خود شباهت دارد، هر چند که در عین حال تفاوت چشمگیرى با هریک از آنها دارد. مهدویت به لحاظ تأکید بر عدالت اجتماعى، اقتصادى بیشترین شباهت را به یهودیت دارد، اما به لحاظ دارا بودن عیسى و سایر چهرههاى مطرح در فرجامشناسى، به نظر مىرسد که بیشتر به مسیحیت شباهت دارد، اما نهایتاً مهدویت را باید بر اساس شرایط خود آن سنجید که ذاتاً اسلامى است.
مقاله حاضر، ترجمه ای است از دائرةالمعارف هزاره گرایی که در سال 2001 میلادی توسط انتشارات راتلیج در امریکا و انگلستان به چاپ رسیده است.
محور بحث مقاله حاضر عبارت است از فرجام شناسی تطبیقی میان سه دین ابراهیمی بزرگ معاصر یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام.
البته تیموتی آر، فرنیش مؤلف مقاله، پس از مقایسه کلی فرجام شناسی اسلامی با فرجام شناسی در سنت یهود و مسیحیت، به تجزیه و تحلیل مهدویت در اسلام می پردازد و در قسمت نتیجهگیری مقاله، دلایل افزایش شدید توجه به مهدی علیه السلام و مهدویت را در جهان، بر میشمارد و در ضمن به نقش بسیار حیاتی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در الگودهی به دکترین مهدویت در میان ملتهای جهان اشاره میکند.
تفکیک پیامهاى سیاسى کل ایده مربوط به عصرطلایى در اسلام از ایدههاى فرجام شناختى امر بسیار دشوارى است. امید به ظهور آیندهاى بهتر، سرشت الاهیات و نیز آرمانهاى سیاسى، اجتماعى را تشکیل مىدهد و وعدة ظهور دوران صلح و عدالت جهانى به راحتى از این عصر به عصر آینده منتقل مىشود [و بار دیگر باز مىگردد]. (حداد و اسمیت 1981: 70)ادامه مطلب...