شعراز هنرهای کلامی محسوب میشود. ازآنجاکه جوهر تخیّل و توصیفو تشبیه و نازک خیالی و لطیف گویی و نکته سنجی و گزیده گویی، هنرشاعران است و به کارگیری عنصر وزن و آهنگ در شعر، از اوّلیات آن است،شاعر را هنرمندی میتوان شمرد که ابزار کارش واژه است و با قدرت خیال،از واژهها پیکر تراشی میکند و با کلمات به نقاشی میپردازد و با تسلّط بروزن و قافیه و صناعات ادبی و مراعات ایجاز در کلام و عروض در آهنگ،تصویری بدیع ارائه میدهد. به قول ابراهیم عبدالقادر مازنی از شعرای مصر:
نقاشی، شعر ساکت است و شعر، نقاشی گویاست.
نه در صدد تعریف شعریم، نه بیان اقسام یا اهمیّت آن. پس از توضیحی کهدربارة بعد هنری شعر گذشت، به هنر شعری امیرالمؤمنین(ع) اشاره میکنیم.
حضرتعلی(ع) هم شاعری چیرهدست بود، هم شعرشناس ماهری بهشمارمیآمد، هم شاعرشناس دقیقی بود، هم خودش سرودههای فراوان دارد، همدر ضمن نامهها و خطبهها، به شعر شاعران عرب تمثّل جسته و شاهد آوردهاست و این آشنایی گستردة او را با سرودههای شاعران دیگر میرساند.
آن حضرت، به تناسب مضمون و نکتهای که بیان میکند، گاهی شعری ازشاعری میآورد. در خطبههاو نامههای متعددی از نهجالبلاغه، نمونههایی رامیتوان دید.
شعر شناسی و نقد و ارزیابی شعر، از ویژگیهای دیگر آن حضرت است. ازعلی(ع) میپرسند:
سرآمد همة شاعران کیست؟ امام در پاسخ میفرماید: هرچند شاعرانهمه در یک وادی راه نپیمودهاند که بتوان پیشتاز را شناخت، لیکن اگراز تعیین شاعرترین شاعران چارهای نباشد، سرآمد آنان آن پادشاهگمراه (یعنی امرءالقیس) است.
شعر مطلوب از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) آن است که هم شاعرِ آن از نظرفکری و اعتقادی در مسیر صحیح و حق باشد، هم سرودهها از نظر محتواارزشمند و پرنکته باشد. این را از سخن آن حضرت دربارة سرودههایپدرش حضرت ابوطالب میتوان به دست آورد. نقل شده است که حضرتعلی(ع) دوست داشت و خوشش میآمد که شعر ابوطالب نقل و مدوّن شود ومیفرمود شعر ابوطالب را یاد بگیرید و به فرزندانتان یاد دهید، چرا که او بردین خدا بود و در شعر او نیز دانش فراوانی نهفته است.
این معیار ارزشگذاری امام برای شعر ابوطالب، بسیار ارزنده وراهگشاست، تا در ارزیابی آثار ادبی و شعری، قضاوت درستی داشته باشیم.
اما دربارة اشعار خود آن حضرت، به یقین سرودههایی داشته و درمناسبتهای گوناگون شعر گفته و خوانده است. حتّی دیوانی منسوب بهامیرالمؤمنین(ع) است که حاوی 1500 بیت در مفاهیم اخلاقی و موضوعاتاندرز آمیز است، هر چند عدّهای انتساب این دیوان را به آن حضرت موردخدشه قرار داده و نپذیرفتهاند، امّا در اصل شاعربودن امام، شبههای نیست ونمونههای فراوانی در کتب حدیث و سیره از اشعار علی(ع) نقل شده است.
شعر از هنرهای رایج و پسندیده نزد عرب در همة دورههابوده است.پیشوایان دین نیز که از هر جهت سرآمد روزگار بودند، در زمینة شعر هم اینبرتری را داشتند. امام علی از این جهت نیز پیشوا و الگوست.
مرحوم علامه امینی در کتاب «الغدیر»، وقتی به بیان سرودههای شاعراندربارة حادثة غدیر و فضایل امیرالمؤمنین میپردازد، بهعنوان تبرک از ناممقدّس علیبن ابیطالب(ع) آغاز میکند که فصیحترین عرب و داناترین مردمبه مفاهیم کلام عرب است و اشعاری از او میآورد.
در کتاب «معجم اشعار المعصومین» نیز، مجموعة اشعاری که در کتاببحارالانوار علامة مجلسی از معصومین نقل شده، گردآوری شده ومفصّلترین بخش این کتاب، به اشعار علیبیابیطالب اختصاص دارد(حدود90 صفحه).
امام علی(ع) هم خودش قریحة شعری داشت، هم از آنجاکه پدربزرگوارش ابوطالب شاعر بود، این میراث ادبی و ذوق شعری به فرزند همسرایت کرده بود.
نوشته شده توسط سافت هادی در جمعه 87/4/21 و ساعت 9:26 عصر |
نظرات دیگران()